"هنر آن است که بی هیاهویی سیاسی و خودنمایی های شیطانی برای رضای خدا به جهاد برخیزید و لذا شهادت هنر مردان خداست"
.
.
.
.
دلم دوباره رسوایی می خواهد!!
گویند:
مردی قبری برای خود کنده و مدت ها درون آن به عبادت و تهذیب نفس مشغول بود.
روزی سراغ او آمدند و از قبر بیرون کشیدندش و
گفتندش:خبر داری چه شده؟
گفت:نه!
گفتند:در صحرای کربلا حسین ابن علی را کشتند، فرزندان و برادران اورا کشتند و تو اینجا نشسته ای و به عبادت خدا مشغولی؟
گفت: عجب، کشتند؟
بروید، وقت مرا نگیرید و مرا به دنیا مشغول نکنید...
دوباره رفت و به عبادت مشغول شد...
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پی نوشت: چقدر زیادند بهانه هایی که مرا از تو غافل می سازند، یک روز هوای نفس و غفلت و یک روز روزمرگی های به اصطلاح مهمی به نام امتحانات...
داغ بودم و متوجه اصل قضیه نشده بودم...
تازه متوجه شده ام چه بلایی بر سرم آورده اند...
دست و پایم را بسته اند و اسیرم کرده اند در قفسی به نام "امتحانات"...
می خواهند نباشم در حماسه سازی، حماسه سازی برای کشورم...
آنگونه که "رهبرم" فرمان داده...
اما من، عزمم جزم است، حماسه خواهم آفرید...
تبیین خواهم کرد و روشنگری...
تا نگوید بار دیگر امامم،
" این عمار..."
بعضی ها می خوابند، خواب می بینند، احساس تکلیف می کنند، دقیقه 96 در وزارت کشور حضور می یابند، عکس یادگاری می گیرند، تازه لبخند هم می زنند.
این روز ها همه احساس تکلیف می کنند، نگران این هستم که این احساس تکیلف از حد و مرز خود بگذرد، که خوانده ام در کتاب آسمانی مان،
"لا یکلف الله نفسا الا وسعها"
حسن ظن به خرج داده و با خود می گویم،
"لابد اکثر این کاندیدا سیاستشان عین دیانتشان است، ولله علیم بذات الصدور..."