عجب تصادفی!!!

لا اله الا الله...

----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
دکتر محمود احمدی نژاد در مصاحبه خود در وزارت کشور: من از دولت اینجا هستم، کسی از دولت در اینجا نیست.

ته دنیا...

فاخلع...
فاخلع نعلیک در مقام گلها...

جمعه...

و باز باید بگویم: " این جمعه هم غروب شد اما نیامدی

                      ای آخرین سلاله زهـــــــــــرا نیامدی"

.

.

.

.

و مانده ام که امروز برای آمدنت چه کرده ام؟؟؟

امشب...

شب های جمعه حواسم به دو "ثارلله" است،
گاه به مولایم علی و گاه به مولایم حسین...
شهدا گرداگرد حسین اند و مولای مظلومم علی...
با غربتی عمیق همنوا می شوم با مولا:
"صبرت علی عذابک فیکف اصبر علی فراقک..."

احساس تکلیف

این روز ها همه احساس تکلیف می کنند، نگران این هستم که این احساس تکیلف از حد و مرز خود بگذرد، که خوانده ام در کتاب آسمانی مان،

"لا یکلف الله نفسا الا وسعها"

حسن ظن به خرج داده و با خود می گویم،

"لابد اکثر این کاندیدا سیاستشان عین دیانتشان است، ولله علیم بذات الصدور..."

مولای من(2)

چند روزی از فاطمیه گذشته بود...

ناحیه شقایق خیز حیاط خانه ما، بهاری شده بود و یک شقایق در دامنش داشت...

تا دیدمش در فکر فرو رفتم و یاد تنهایی مولا افتادم...

آسمان تاب نیاورد و باران شدیدی شروع شد...

مگر می شود یک مسلمان اینقدر مظلوم واقع شود؟

مولای من(1)

شنیده بودم در فاطمیه باید از علی گفت...

هر چه بیشتر تلاش کردم به یاد علی باشم، روزگار شبیه ترم کرد به علی...

شبیه تر از این جهت که جایی سراپا "فریاد" می شوی اما،

باید سکوت کنی...

دل تنگی این روزهای شما، مولای من...

تنگ می کند دلم را لحظه به لحظه...